قالب وبلاگ

شب به شب صدايت ميزنم پس كي پا درميان كوي انتظار ما ميگذاري
"اي آئينه زيباي دل اي مهدي جان"

شاید آنروز که سهراب نوشت:
"تا شقایق هست زندگی باید کرد"
خبری از دل پر درد دل یاس نداشت، باید اینطور نوشت:
چه شقایق باشد چه گل پیچک چه گل یاس، جای یک گل خالیست، تا نیاید مهدی، زندگی زیبا نیست...

ای منتقم از جاده ی موعود بیا
غم، تار مرا دریده از پود ...بیا
با سیصد و سیزده نفر،، آقا جان!
هرچند که دیر کرده ای ...زود بیا
 

شود اینکه از ترحم دمی ای سحاب رحمت / من خشک لب هم آخر زتو تر کنم گلویی
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت / سر خم می سلامت شکند اگر سبویی
همه موسم تفرج به چمن روند وصحرا / تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی
 

فقط بگو کدوم هفته کدوم روز ؟
کجا منتظر رسیدنت شم؟
میخام کاری بدم دست خودم که
خودم بهونه اومدنت شم

چو بیایی دهمت جان چو نیایی کشدم غم//من که بایست بمیرم چه بیایی چه نیایی

اي پيرترين جوان تاريخ بيا...

عشق دو رنگی نیست پس ما را یک رنگ خود کن ای کاش می تونستیم عاشق تو باشیم<اللهم عجل لولیک الفرج>

دنیا خسارت دیده ی قحطی است !
فکر میکنم این بار تو باید بیایی تا باران ببارد...

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات،بر جان و دل صبور مهدی صلوات،تا امر فرج شود مهیا بفرست،بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

چه انتظار عجیبی !
عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت !
چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت !
چه بی خیال نشستیم ! چه کوششی ! چه وفایی !
فقط نشستم و گفتم : خدا کند که بیایی !

مهدیم من که مرا گرمی بازاری نیست
بهترازیوسفم و هیچ خریداری نیست
همه گویند که در حسرت دیدارمنند
لیک درگفته ی این طایفه کرداری نیست
ای که دایم به دعایی که ببینی رخ من
تا که خالص نشوی باتو مرا کاری نیست

روزی در تقویم خواهند نوشت :‌
« تعطیل ، روز فرج آقا امام زمان »‌
و بعد در مدینه ، کنار ساختمان نیمه کاره‌ای تابلوی زیر رامی‌بینی :
« پروژه حرم مطهر بی بی دو عالم فاطمه زهرا(س)‌»
کارفرما :‌ قائم آل محمد (عج)
پیمانکار :‌یاران حضرت
مساحت :‌وسعت دل تمام عاشقان آن حضرت
خوشت اومد نظر ظهور در فرجش صلوات بفرست

کوریم و ندیدیم شما را هرگز
یکبار نگفتیم کجایی هرگز
ما کار مهمتر از شما هم داریم
حق داری اگر جمعه نیایی هرگز

همیشه حرف از رفتن هاست کاش کسی با آمدنش غافلگیرمان کند
فرجش 5صلوات

تو یک روز میرسی و هر پرنده
دوباره عاشق پرواز میشه/
به پایان میرسه دوریت و دنیا
از این پایان خوش آغاز میشه...

یار من یوسف نیا،اینجا کسی یعقوب نیست/لحظه ای چشمانشان از دوریت مرطوب نیست/ای گل زیبای من،از غربتت اشکی نریز/نازنین،اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست/گرچه در هر جمعه ای زیبا،دعایت میکنند/بهترینم،این دعاها جنسشان مرغوب نیست...!برای فرج مولایمان صلوات*

طاقتم تاب شد و از تو نیامد خبری
جگرم آب شد و از تو نیامد خبری
عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری

این جمعه هم از دیدن رویت خبری نیست
دیگر نفسم هم،نفسِ معتبری نیست
رد می شود این جمعه و تا لحظه آخر
از آمدن سبز تو امّا اثری نیست

کدام واژه را برایت کنار بگذارم؟
ای تجلی آدینه های تنهایی...
بیا که بی تو واژه ای در افکارم نیست!!!

کشتی نساز ای نوح ، طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلها ، باران نخواهد آمد
شاید به شعر تلخم خرده بگیری امّا
جایی که شفره خالیست ، ایمان نخواهد آمد
رفتی کلاس اوّل ، این جمله را عوض کن
آن مرد تا نیاید ، باران نخواهد آمد ...
(اللهم عجل لولیک الفرج)

کاش نامت باران بود!
آنوقت ..
تمام مردم شهر هم
برای آمدنت دعا می کردند...!

دل را زکمنـد تن رهـاندیم بیـا
در مروه ترا به شوق خواندیم بیا
تو غنچه نرگسی و ما، در ره تو
تا کعبـه گــل لاله فشـاندیم بیا

دلم ز هجر تو در اضطراب می‌افتد
بسان زلف تو در پیچ و تاب می‌افتد
شبی که بی‌توام، ای ماه انجمن آرا
دلم ز هجر تو از صبر و تاب می‌افتد

خوشا آنان که گل رویت بدیدند
ز تو چون خُلق نیکویت خریدند
خوشا آنـان که تا سر منزل عشق
برهنـه پــای تـا کـویت دویدند

کـم کم دلـم از این و از آن سیر می‏شود
با چشـم مهربان تـو تسخیر می‏شود
این خواب‏ها که همسفر هر شب من است
یک روز مو به مو همه تعبیر می‏شود
فرصت گذشت وقت زیادی نمانده است
تعجیل کن عزیز دلم دیر می‏شود

شب‏های بی ‏تو، پلک غزل بسته می‏شود
از لحظه‏ های بی‏ تو دلم خسته می‏شود
بـاور نمـی‏کند، دل مغـرور و ســاکتم یا مهدی
هر لحظه بیشتر به تو وابسته می‏شود

ساده و پر معنی:
شاید این جمعه بیاید،شاید

بر 7سین سفره قلبم نوشته اند : این سفره با سلام تو تکمیل می شود.
الغوث والامان یا صاحب الزمان

به دنبال تو می گردم نمی یابم نشانت را / بگو باید کجا جویم مدار کهکشانت را
تمام جاده را رفتم، غباری از سواری نیست / بیابان تا بیابان جسته ام ردّ نشانت را

دیشب کسی برای تو سجاده وا نکرد
بغضی ترک نخورد و گلویی صدا نکرد
انگار ما بدون حضور تو راحتیم
وقتی کسی برا ظهورت دعا نکرد

دارد زمان آمدنت دیر میشود
دارد جوان سینه زنت پیر میشود
تاثیر گریه های غریبانه شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود

دلها همه منتظر برای فرج است
درنای بنفشه ها نوای فرج است
ذکری که حجاب غیب از او میگیرد
ای عاشق منتظر دعای فرج است
....اللهم عجل فرجهم....

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریاد رسی می آید . . .
الهم عجل اولیک الفرج

کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد / برشوره زار دلهاباران نخواهد آمد
رفتی کلاس اول این جمله راعوض کن / آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد . . .
أین معز الأولیاء و مذل الأعداء

بیا که لحظه لحظه ام انتظار می شود
دلم برای دیدنت بی قرار می شود
تمام هستی ام شده اسیر عشق پاک تو
بی تو هر لحظه دلم جریحه دار می شود

بوی عطر یاس دارد جمعه ها / وعده دیدار دارد جمعه ها
جمعه ها بر عاشقان ایینه است / وعده گاه عاشقان ادینه است
جمعه ها دل یاد دلبر می کند / نغمه یا بن الحسن سر می کند

ای کاش که یک دانه تسبیح تو بودم
تا دست کشی بر سر سودا زده من
(یا صاحب الزمان)

مـا معتقدیم عشق سر خواهد زد / بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد
سوگند به هر چهـارده آیه نور / سوگند به زخمهای سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر میگردد / مهـدی به میان شیعه بـر میگردد

بنویس که هرچه نامه دادم نرسید / بنویس که یک نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته بعد / این جمعه که هرچه ایستادم نرسی

دعا پشتِ دعا برای آمدنت / گناه پشتِ گناه برای نیامدنت
دل درگیر ، میان این دو انتخاب / کدام آخر ؟ آمدنت یا نیامدنت ؟

خدا کند که مرا با خدا کنی آقا / زقید و بند معاصی جدا کنی آقا
دعای ما به در بسته می خورد ای کاش / خودت برای ظهورت دعا کنی آقا

فقط گفتی به ما پرواز ، پرواز! / در زندان غیبت کی شود باز ؟
بدون تو چگونه پرگشاییم؟ / برای هر عمل هستی سر آغاز . . .
یا مهدی ادرکنی

دیدار یار غایب دانی چه لطف دارد؟
ابری که در بیابان برتشنه ای ببارد . .
تعجیل در فرج آقا صلوات

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی / غروب این همه غربت چرا نمی آیی؟!
زمین به دور سرم چرخ می زند پس کی / تمام می شود این روزهای یلدایی . . . ؟

دستم به دامانت در این آغاز فصل سرد / آخر سکوت تو غزل را می کشد برگرد
آوار غم بر شانه های شهر را بنگر / شعری بخوان آرامشی پیدا کند این درد

به امید روزی که همه ی پیامک های جهان این باشد: ” مهدی فاطمه آمد . “

مُردم به خدا از غم هجران و جدایی/ ای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی
بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی...

اندر آیینه ی دل، عکس شهی می طلبم / به حریم حرم دوست، رهی می طلبم
روز و شب ناله زنان، ندبه کنان، اشک فشان / از خدا دیدن رخسار مهی می طلبم...

مهدی جان روا بود که گریبان ز حجر تو پاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم ...

در کودکی خوانده بودیم” آن مرد درباران آمد”؛
غافل ازاینکه تاآن مردنیاید، باران نمی بارد...

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره
و المستشهدین بین یدیه . . .

روزی هزار بار دلت را شکسته ام * بیخود به انتظار آمدنت نشسته ام
هر روز این تویی که دعا میکنی برای من * و من هر روز گناه کار تر از گذشته ام
تو غصه میخوری و گریه میکنی و غمگینی * دلیل آن هم منم که آب از سر گذشته ام
چشمان تو کم سو شده از بس گریستی * من عین خیالم نیست ، چه راحت نشسته ام !
هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی * هم عهد خویش هم دلت را شکسته ام
امروز جمعه نیست ولی قول میدهم * با بغض های گلویم و دل شکسته ام
میخواهم از نو ، نوکر خوب شما شوم * آقا نجاتم بده ، از گناه خسته ام

آقا بیا به خاطریاران ظهور کن / ما را از این هوای سراسیمه دور کن وقتی برای بدرقه ی عشق میروی / از کوچه های خلوت ما هم عبور کن

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام /گل کرد خار خار شب بی قراری ام تاشد هزار پاره دل از یک نگاه تو / دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام اللهم عجل لولیک الفرج